تاریخچه گیاهان دارویی
انسانهای نخستین جانوران را شکار میکردند و میوهها و گیاهان گوناگون را میخوردند. آنها با آزمون و خطا دریافتند که برخی گیاهانی که میخورند، به بهبودی آنها کمک میکنند. همچنین، ممکن است با نگاه کردن به رفتار برخی جانوران با گیاهان دارویی آشنا شده باشند. برای مثال، بسیاری از جانوران گوشتخوار، گاهی به خوردن گیاهان خاص روی میآورند. دانشمندان پی بردهاند که خوردن گیاهان به درمان برخی بیماریها در این جانوران کمک میکند.
در پزشکی کهن،داروها از گیاهان بدست می آمدند.در تولد رستم موبد پزشک،به دستور سیمرغ مرهمی از کوبیدن گیاهی مخصوص و آمیختن آن با شیر و خشک کردن آن در سایه،ساخته و بر زخم عمل رودابه می گذارد.نکته ی ظریف این دستور،توصیه به خشک کردن مرهم در سایه است تا خواص آن در اثر نور آفتاب و گرما از بین نرود،توصیهای که امروز هم در نگهداری داروها به قوت خود باقی است. شناخت مواد دارویی مورد استفادهٔ مصریان قدیم از روی پاپیروسهای مقدسی که از آنان به جای ماندهاست، میسر میباشد. باارزشترین این پاپیروسها «پاپیروس اسمیت» است. مصریان تقریباً از همهٔ قسمتهای گیاه استفاده میکردند. طب بابل توسط الواح کوچکی که نام داروها را به خط میخی روی آنها نوشتهاند بر جای ماندهاست. عناصری که آنها بکار میبردند اساساً ریشهٔ گیاهی داشتهاست. در دستورهای بابلیها برخلاف مصریان وزن و اندازه ذکر نشدهاست. در متون هند قدیم گیاهان طبی به دو گروه تقسیم میشوند. گروه اول یا بهعنوان مسهل، قیآور یا ملین به کار میروند یا باعث ترشح بینی میشوند و گروه دیگر مسکّن هستند. در کنار طب سوزنی که درچین اختراع شده، مهمترین قسمت طب سنتی چین علم داروهای گیاهی بودهاست. یک رسالهٔ داروسازی به نام پن تسائو کانگ مو (Pen Ts’ao Kang Mu) در سال ۱۵۹۷ تکمیل و منتشر شد. این رساله ۸۱۶۰ نسخه دارد که بر ۱۸۷۱ ماده که عموماً ریشهٔ گیاهی دارند متکی است.
گیاهشناسی در ایران قبل از اسلام نیز سابقهٔ طولانی داشت. در اوستا بارها از «اورورو بیشه زو» (گیاه درمانی) ستایش شدهاست و واژهٔ اورورو به معنی گیاه فرشته نگهبان امرتات(امرداد) که خود یکی از امشاسپندان و کمال جاودانگی است در اوستا آمدهاست. پزشکان ایرانی از صدها گیاه و رستنیِ درمانبخش آگاه بودند و آنها را مقدس میشمردند. مقدسترین این گیاهان ۳۰ نوع بود که نمادی از نام روزهای سیگانهٔ یک ماه بود. بهطور مثال نام روز آذر که نماد گیاهی آن در اوستا «اثرگون» نام دارد و آن نوعی گل همیشه بهاراست که دم کردهٔ آن محرک سلسله اعصاب است و برای رفع خستگی استفاده میشد. نام «دارو» نیز از ریشه واژه ایرانی «دار» به معنی درخت است و در زبان پهلوی به «داروگ» تغییر شکل یافته و واژه انگلیسی و فرانسه «drug» از همین ریشه فارسی ساخته شدهاند.
در طب یونانی نیز دمنوش کاربرد داشتهاست. بقراط (۴۶۰–۳۷۷ قبل از تاریخ) ارتباط میان شکل گیاهان و بیماریهای قابل درمان توسط آنها به نام تئوری امضاها را مطرح کرد. بر اساس این نظریه میگوید این خود طبیعت است که به ما قدرت درمانی گیاهان را نشان میدهد. به همین علت بود که ساقهٔ زرد رنگ ریوند علیه بیماری زردی و میوه و گل قرمز انار علیهخونریزی بکار میرفت. جالینوس (۱۲۹–۲۰۰ میلادی) پزشک یونانی تجربیات خود را در یازده جلد کتاب ثبت کرد. او داروهای گیاهی را به چند گروه تقسیم کرد و بنیانگذار شاخهٔ خاصی از طب به نام «جالینوسی» (علم مواد دارویی و تهیهٔ آنها) بود. در قرن اول میلادی، کتاب د ماتریا مدیکا را دیوسکوریدوس، پزشک ارتش نرون تدوین کرد، که از نخستین کارهای معتبر در مورد علم گیاهدرمانی است. دیوسکوریدوس که اساس کار خود را بر پایهٔ کار بقراط بنا نهاده بود، شکل، مشخصات و خواص بیش از ۵۰۰ گیاه را در کتاب خویش ارائه کرد که تا ۱۵۰ سال بعد بهعنوان یک کتاب مرجع مورد استفاده قرار میگرفت. در همان زمان یک طبیعیدان رومی به نام پلینی کتاب تاریخ طبیعی نسبتاً حجیمی را تدوین نمود که در آن به شرح گیاهان و خواص درمانی آنها پرداخت. ۷ قرن بعد، که در اروپا به قرون وسطی موسوم است، صومعهها زندهنگاهداشتن گیاهدرمانی را به دست گرفتند. راهبان متون مربوطه را نسخهبرداری کردند و از آنها برای شفای بیماران استفاده نمودند و مزرعههایی را به پرورش این گیاهان اختصاص دادند.
آغاز کاربرد وسیع گیاهان دارویی و رونق و گسترش آن در کشورهای شرقی بخصوص در دورهٔ اسلام به زمانی که شرق به کارها، نوشتهها و ترجمههای آثار بقراط، جالینوس و کتابهای دیوسکوریدوس و پلینیوس و دیگران دسترسی یافت، مربوط میشود. زیرا کارها و آثار این دانشمندان یونانی مستقیماً از طریق شام و شرق رسید و در اوایل قرن سوم میلادی در بیتالحکمه به عربی ترجمه شد. کتاب «گیاهان» یا «الحشایش» یکی از مهمترین ترجمههای این منابع است که در واقع همان ترجمهٔ دِ ماتریا مدیکای دیوسکوریدوس است و از آن زمان و حتی تا همین اواخر به عنوان طب سنتی همیشه مورد استفاده قرار میگرفت. محمد بن زکریای رازی (سالهای ۲۵۰ تا ۳۱۳ ق) دائرهالمعارفی در درمانشناسی به نام کتاب الحاوی فی الطب و کتاب خلاصهٔ پزشکی، به نام المنصوری و کتاب دیگری به نام منافع الاغذیه و دفع مضارها را نوشت. این کتابها و بقیهٔ آثار او، مخزن و مرجع مهم اطلاعات گیاهشناختی برای نسلهای متمادی در شرق و غرب بودهاست.پزشک نامور بوعلی سینا (سالهای ۳۵۹ تا ۴۱۶ ه. ش) ۸۱۱ داروی گیاهی و معدنی را در کتاب قانون همراه با اثرات آنها بر بدن انسان شرح دادهاست. برخی از این گیاهان ریشهٔ هندی، تبتی چینی یا کلاً شرقی داشتهاند.
دو واقعه زمینهٔ علم گیاهشناسی را گسترش داد. یکی از آنها اختراع دستگاه چاپ به وسیلهٔ گوتنبرگ در سال ۱۴۵۰ میلادی و دیگری کشف آمریکا به وسیلهٔ کریستف کلمب در سال ۱۴۹۲ میلادی بود. نتیجهٔ مستقیم این دو واقعه، چاپ تعداد زیادی از مجموعههای گیاهی و وارد کردن داروهای جدیدِ بسیار به اروپا بود. پاراسلسوس دانشمند سوئیسی (۱۵۴۱–۱۴۹۳) با سفر به اروپا و جمعآوری تجربیات گوناگون، پایه و اساس محکمی در طب به وجود آورد. گنجینهٔ گیاهان یکی از مهمترین آثار این دانشمند است. او برای طب گیاهی اولویت خاصی قائل بود و به اثرات درمانی آبهای معدنی و گیاهان محلی توجه زیادی داشت. وی اولین کسی بود که علم شیمی را در روشهای درمانی شرکت داد. او در تاریخ علم طب به عنوان اصلاحکننده طب و به بیان دیگر بنیانگذار شیمی درمانی و پزشکی مطلع در باب گیاهان دارویی شناخته شدهاست. شیمی و فارماکولوژی به موازات یکدیگر تکامل یافتهاند. بالاخره به لطف کتاب الکساندر چیرش (۱۸۵۶–۱۹۳۹) به نام «رسالهٔ فارماکولوژی» بود که مطالعهٔ گیاهان دارویی و داروهای طبیعی در میان علومِ شناخته شدهٔ دیگر جای گرفت.
ارسال پاسخ